پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

رفتی شدی غریبه

بعد از 7و8 روز یا شایدم بیشتر یادم افتاد یه وبلاگ هم دارم

امروز پای TV نشسته بودم و داشتم شبکه هارو بالا پایین میکردم

رسیدم به یه آهنگ که داشت پخش میشد

منو برد عقب

چند سال پیش

.

.

.

این متن همون آهنگه..بخونید میفهمید قضیه از چه قراره

اینم لینک آهنگه: دانلود mp3  لینک ویدیو: دانلود wmv


به تو گفتم که تویی جفتم 

نگرانیایه منو تو حس میشن // وقتی نگام به نگاهه تو چفت میشن 

با تو بودن همه بدیارا یادم برد // وقتی دیدم توهم بدی،ماتم برد 

دنیایه غم و غصه،عشق ورودیشه // همیشه با عشق که غم غصه شروع میشه 

 


چشمام باز غرقه خوابند،غرقه رویایه تو ،مستم من امشب من 

از این خواب،ازین عشق،من میخوام تو باشی نه ،نه نرو 

عاشقم من 

من عاشقم میمونم من باتو میمونم // تا وقتی که هستم از عشقت میخونم 

از تو از تو عاشقم من 

من دیوونه میشم وقتی تو نباشی // وقتی که با حرفات عشقا تو میپاشی 

وقتی که تو میری،با یه غریبه // حس میکنم اشکات،انگار یه فریبه 


 

دیروز گفتم اینه دله خاکی دسته تو // امروز خدا میدونه که با کی هستی تو 

حتی نخواستم من از تو یه فرصت // بزار حالا که فرصت هست من از تو بپرسم 

چرا بگو هرچی بگی میشنوم من // مگه اون چی داشتش بیشتر از من 

تو قول دادی که با من باشی نه // من منی که از هم پاشیدم 

منی که با تو بودم هر صبحا تا شب // حالا تنهام انتظار داری با کی باشم 

حالا این سری ثانیه هایه بی نوسان // دارند میاند میرند و منو میدند عذاب 

تو گفتی قراره که با من خوب بشی بعد // رفتی و منم رفتنتو بو کشیدم 

واسه همینه میبینی که از غصه خونم // غمت زده به اعماق پوست و استخونم 


 

من دیوونه میشم وقتی تو نباشی // وقتی که با حرفات عشقا تو میپاشی 

وقتی که تو میری با یه غریبه // حس میکنم اشکات انگار یه فریبه 


 

خداحافظ و خیالت جمع // پشت سرت نمیگم که اون به من خیانت کرد 

به همه میگم من واسه اون کم گذاشتم // نمیگم که منو با یه کوهه غم گذاشت رفت 

چرا چونکه نمیخوام تورا خرابت کنم // تو کاری نکردی که من نخوام حلالت کنم 

فقط گفتی از هرچی دروغ سیر // ولی دروغ میمونی حقیقت اینه که میری 

آره برو و همونجا که میری بمون // دوست دارمی که بهم میگفتی و تو میگی به اون 

امروز میفهمم که شاید تو حق داشتی // منو تو از روزه اول باهم فرق داشتیم 

اصلا نمیبینی چند روزه عادی باتم // چون تو ازونایی که دنباله مادیاتند 

وفهمیدن این مسائل زوده برام // برو جلو ضرر از هر جا بگیری زوده برام 

من دیگه میخواببم و وقتی پاشم // باز خاطرات میاند جلو چشام تا شب 

خداحافظ و سلام تنهاییام // از فردا هر جایه دنیا که برم تنها میام


مرحم باش برای دل خسته ام........

نسوزان قلبم را ، تو که قلبم را به آتش کشیدی .
مگر قلبم چه گناهی کرده است که اینگونه باید در عذاب تو باشد.
مرحمی باش برای این دل خسته ،امیدی باش برای این قلب دلشکسته.
چرا میسوزانی قلبی که تو را دیوانه وار دوست دارد ، چرا شکنجه میدهی قلبی که آرزویش خوشبختی تو است.
چرا با قلبم بازی میکنی قلبی که عاشق تو است ، چرا  دلم را میشکنی ، دلی که به انتظار رسیدن به تو است.
گناه من چیست عزیزم ، چرا مرا عاشق کردی و خودت را از عشق خسته .
من به امید همزبانی و همدلی با تو آغاز کردم ، چرا آن آغاز را به پایان رساندی
مرحم زخم کهنه قلبم باش ، این زخم را زخمی تر نکن ، این دل شکسته را خرد خرد نکن.
بگذار قطعه ای از این قلب در سینه ام بماند ، مرحم دردم باش ، خیلی خسته ام ، مرحم دل خسته ام باش.
چشمهایم را به تو دادم تا عاشقانه به آن خیره شوی نه اینکه لحظه به لحظه اشکم را درآوری . قلبم را به تو دادم که به آن عشق بورزی ، محبت کنی ، نه اینکه آن را بسوزانی و بعد بی خیال از آن بگذری .
مرا پریشان نکن ، من صبر و طاقتی ندارم ، بی گناهم به خدا هیچ راهی ندارم.
چرا باید اینگونه مرا غمگین کنی ، چرا باید اینگونه مرا از خودت دلگیر کنی.
مرحم باش برای دل خسته ام ، آرام کن مرا از این حال و هوای ابری و دل گرفته ام.
خستگی زندگی را از تنم رها کن ، نه اینکه مرا از این که خسته ام خسته تر کن.

یک روز بد

چه سلامی چه علیکی؟؟

هان؟

اعصابم خورده ها

همه بدنم درد میکنه(معتاد خودتی،من هنوز سیگارم نکشیدم)

امروز ساعت 1 بیدار شدم(1بعدازظهر)

صبحونه که نخوردم(واقعا ضایعس آدم ساعت 1 پاشه بعد طلب صبحونه هم بکنه)

منم نشستم پای نت و داشتم می چرخیدم(یه کم سرم هم داشت گیح می رفت)

ساعت 2 بود که ناهارمو تو رختخواب خوردم(میدونم که بده،ولی آدم وقتی حال نداشته باشه چاره ای نداره دیگه)

هنوز خوابم میومد

اعصاب خوووورد،آهنگهای تکراری،بدون سرگرمی

مونده بودم چیکار بکنم دیگه!

آخرش هم خوابیدم ولی اصلا نچسبید

داییم زنگ زد

10 نفر با اینکه استتوس یاهو رو بیزی گذاشته بودم پی ام دادن

خوابو به تنمون زهر کردن

حوصله هییچکسی رو ندارم

الان که دارم مینویسم دلم درد میکنه،سرم داره منفجر میشه،انگار درد بی درمون گرفتم

اصلا چه کاریه من بیام اینارو بگم؟

کی گوش میده؟

کیه که بخونه؟


شاید وبلاگ رو ببندم کلاً

دلیلشو نمیدونم

فعلا!!