پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

برف

آخیش هوای پاکیزه!!

میمیرم براش

خسته شدم بس که هوای کثیف استشمام کردم بابا

الان ساعت حدود 1:30 بامداده

ما که شرق تهرانیم الان داریم بارون شدیدو میبینیم

ولی با یکی از دوستای اونور تهران که میحرفیدم  میگفت داره برف میاد

کلی تعجب کردم و البته حال هم کردم

بچه که بودیم بادمه منتظر دی و بهمن مینشستیم که برف بیاد مدرسمون تعطیل بشه

الان منتظریم برف بیاد فقط حال کنیم

لذت هوای پاک و ببریم

هوا هم سهمیه بندی شده دیگه 

برفشو به بچه های بالا میده و سوزش مال ماست

ولی عیب نداره قردا میریم اونور شهر به امید برف البته آقا باید بطلبه!!

کریسمس مبارک

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.

...پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.

در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد..

و

آهای، آقا پسر!

پسرک برگشت و به سمت خانم رفت... چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید
!!!
ایشالا همیشه با خدا نسبت داشته باشیم!!
کریسمس مبارک