پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

پاییزی ها Paeiziha

دل کندن اگر آسان بود , فرهاد به جای بیستون , دل میکند

با موقعیتها چانه نزنیم :::


در روم باستان، عده ای غیبگو با عنوان سیبیل ها جمع شدند و آینده امپراتوری روم را در 9 کتاب نوشتند.سپس کتابها را به تیبریوس(امپراطور روم) عرضه کردند . امپراطور رومی پرسید : بهایشان چقدر است؟

سیبیل ها گفتند: یکصد سکه طلا

تیبریوس آنها را با خشم از خود راند سیبیل ها سه جلد از کتابها را سوزاندند و بازگشتند و گفتند:قیمت همان صد سکه است . تیبریوس خندید و گفت:چرا باید برای چیزی که شش تا و نه تایش یک قیمت دارد بهایی بپردازم؟

سیبیل ها سه جلد دیگر را نیز سوزاندند و با سه کتاب باقی مانده برگشتند و گفتند:قیمت هنوز همان صد سکه است .

تیبریوس با کنجکاوی تسلیم شد و تصمیم گرفت که صد سکه را بپردازد . اما اکنون او می توانست فقط قسمتی از آینده امپراطوریش را بخواند .


مرشد(پائولوکوئیلو) می گوید: قسمت مهمی از درس زندگی این است که با موقعیتها چانه نزنیم .


معنیه این کار چیه؟؟؟



ازش پرسیدم واسه چی اینو نوشتی پشت ماشینت؟

گفت از جلوی دخترا که رد میشم، تو آیینه نیگا می کنم، وقتی می خندن یا به همدیگه نشونم میدن، عشق می کنم.

گفتم یعنی با یزید مشکلی نداری؟ گفت شبا میرم هیأت، واسه زنجیرزنی؛ یزید گاو بوده که امام حسینو کشته دیگه؛ ولی فکر کن اگه نمی کشت، چه حالی ازمون گرفته می شد؟!

همین چند روزم که راحت دختربازی می کنیم، دود می شد می رفت هوا.

گفتم لااقل از حسین می نوشتی؛ گفت همه از حسین و عباس مینویسن، می خواستم یه چیزی باشه که فرق داشته باشه...می خواستم دور هم باشیم بخندیم...

گفتم حسین به خاطر آزادگیش جون داد...

دو تا دختر که از کنارمون رد شده بودن و لبخندی به نوشته زده بودن، رفتن و جلو تر واستادن کنار خیابون؛

گفت دمش گرم؛ گفتم کی؟ گفت حسین دیگه...

پرید پشت فرمون، رفت جلوی دخترا دو تا بوق زد، سوارشون کرد؛ تک آف کشید و دور شد ...

یا حسین

ماه می گوید حسین و آه می گوید حسین/آیه های حضرت الله می گوید حسین

یار می گوید حسین،دلدار می گوید حسین/ در مدینه احمد مختار می گوید حسین

نار می گوید حسین، گلزار می گوید حسین/شاه مردان حیدر کرار می گوید حسین

خار می گوید حسین، غمخوار می گوید حسین/ فاطمه بین در و دیوار می گوید حسین

خاک می گوید حسین، افلاک می گوید حسین/مجتبی با سینه صد چاک می گوید حسین

خواب می گوید حسین، مهتاب می گوید حسین/منبر و سجاده و محراب می گوید حسین